بررسی تحول ادراک در رسانه های هنری جدید از نگاه پدیدارشناسی مرلوپونتی

Authors

  • فروغ خبیری دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا(س)، تهران، ایران، نویسنده مسئول.
Abstract:

رسانه به عنوان واسطی برای انتقال افکار و اطلاعات، مفهومی گسترده است که همراه با تحولات هر دوره، تغییر کرده و به همین دلیل، تعریف واحد و جامعی برای آن وجود ندارد. در هنر معاصر، رسانه­های هنری در مواردی ادغام شده، مرزهای آنها محو گردیده و از دل آن­ها اشکال جدیدی ظهور کرده­اند. پرسش آن است که مخاطبِ انواع هنریِ جدید، به چه نحوی با آن­ها ارتباط برقرار می­کند و امر ادراک اثر هنری چگونه میسر می­گردد؟ این مقاله با هدف تبیین تحولات ادراک هنر در رسانه­های هنری جدید با رویکرد پدیدارشناسی مرلوپونتی، در پی آن است که معنا و جایگاه مفهوم رسانه در هنر را مورد بررسی قرار داده و نشان دهد، جریان­های مسلط هنری، چگونه مرزبندی­های رسانه­ها در هنر را تحت شعاع قرار داده­اند. پدیدارشناسی توصیفی، به عنوان رویکرد مقاله، شامل بررسی، تحلیل و توصیف مستقیم رسانه، به نحوی آزاد از پیش­فرض­های پیشین است. رویکردی که با مشخصه­ی عدم تعین هنر معاصر، در تناسب است. این پژوهش یک بررسی توصیفی-تحلیلی از متون و داده­هایی است که توضیح­دهنده­ روند تحولِ ادراکِ مخاطبِ آثار هنری در رسانه­های جدید هنری است. نتیجه­ی یافته­ها، نشان می­دهد که با تغییر کارکرد رسانه در هنر، تجربه­ی ادراک اثر هنری، امری است که تنها، به واسطه رسانه، میسر نمی­شود. رسانه­های هنری -که عامل برقراری ارتباط و ادراک هنری بودند- در هنرِ رسانه­های جدید، مادیّت­زدایی شده­اند و مخاطب، با تجربه­ی ادراکی خود، اثر را تکمیل می­کند.  

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نگاه در نقاشی از منظر پدیدارشناسی مرلوپونتی

نگاه، مجرای رویارویی هنرمند نقاش و نیز مخاطب اثر نقاشی با آن است. این مواجهه، نوعی تجربه­ی انسانی است که از منظر هنرمند نقاش به هنگام خلق اثر، همچنین از ورای مخاطب در زمان نگریستن به نقاشی قابل بررسی است. سؤال اصلی در این پژوهش، این گونه مطرح شده است که نسبت نگاه با تجربه­ی زیسته­ی هنرمند نقاش، نیز درگیری آن با بدن زیسته­ی مخاطب و خالق اثر در ادراک نقاشی چگونه است؟ بر همین اساس ماهیت آن، به عنو...

full text

نقش پدیدارشناسی مرلوپونتی در پزشکی

 امروزه پدیدارشناسی با تأکید بر توصیف مستقیم امور و توجه به تجربه زیسته افراد مورد توجه حوزه­های مختلف قرار گرفته است. در این بین پدیدارشناسی مرلوپونتی با تاکیدی که بر نقش بدن دارد توجه محققان حوزه پزشکی را به خود جلب کرده است. مرلوپونتی در پدیدارشناسی خود تعریف جدیدی از بدن ارائه می­دهد که آن را «بدن زیسته» می­نامد. بدن زیسته که در مقابل مفهوم مکانیکی بدن قرار دارد محور ذهنیت و در- جهان- بودن ...

full text

بدن و حواس در رسانه های نوین هنری نگاهی از منظر پدیدارشناسی موریس مرلو - پونتی

سده‌ها آثار هنری در درون حوزه‌هایی متعین و مشخص همچون نقاشی و مجسمه تقسیم‌بندی می‌شدند، و هر یک از این حوزه‌ها به عنوان رسانه‌ای خاص قلمرو خود را معین می‌کردند. اما، از دهه 1960م به بعد با کم‌رنگ شدن مرز هنر و ناهنر، و همچنین با قوّت گرفتن احتمال در نظر گرفته شدن ابژۀ هنری همچون ابژه‌ای روزمره، قلمرو رسانه‌ها دچار دگرگونی شد. در این دوران، خاستگاه «ابژه هنری/ روزمره» نه در خود ابژه بلکه در تج...

full text

«بدنمندی» در پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس

در رویکرد پدیدارشناسانه، بدن فارغ از قواعد و استدلالات عقلی، پدیداری تلقی می‌شود که سوژه را  در معرض تجربه قرار می‌دهد. در این رویکرد بحث بر سر نسبت سوژه با بدن و جهان، نه بر بنیاد هستی شناسی سوژه و نه بر اساس شناخت او از جهان، بلکه بر اساس تجربه و مجاورت او با جهان است. این مقاله ضمن پرداختن به پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس، با تمرکز بر بدن و مفهوم بدنمندی، نقاط اشتراک و نیز تفاوت رویک...

full text

مکان در پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی مرلوپونتی

نظریه مکان در پدیدارشناسی ادراک مرلوپونتی یکی از موضوعات جذاب و دلکش این فلسفه است. او برخلاف هوسرل که واقعیت متقن را در حوزه آگاهی ناب یعنی ساحت مبرا از مفروضات طبیعی مانند زمان و مکان و.....جست و جو می­کند، و موافق با ایده اساسی اگزیستانسیالیسم که بودن جسمانی در عالم یا واقع بودگی را عین طبیعت انسان می­داند، بر این باور است که مکان فهمی صورت پیشین و شرط شناخت اعیان و رویدادهاست. او با تأمل در...

full text

بررسی رسانه های هنری جدید در آثار چهار هنرمند زن بین المللی معاصر

رسانه‌های هنری جدید (ویدیو آرت، چیدمان، عکاسی، هنر مفهومی، هنر دیجیتال، هنر اجرا و ...) در بازگویی دغدغه‌های زنان هنرمند، نقش مؤثری داشته‌اند. هنرمندان زن معاصر با استفاده از امکانات رسانه‌های جدید ضمن نحوه ارائه هنرها فراتر از عرصه‌ موزه‌ها و گالری‌ها با مخاطبین بیش‌تری ارتباط برقرار کرده و در بیان محتوا مؤثرتر عمل کرده‌اند. در این راستا، هنرمندانی از جمله مونا حاتوم[i] که دغدغه ذهنی او برقرار...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 11  issue 3

pages  65- 74

publication date 2019-11-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023